غروب را دوســـت دارم چون رنگ شــــراب است
شــــــراب را دوسـت دارم چون رنگ خـــون است
خــــون را دوســــــــــت دارم چون در قلبــــم است
قلبــــــم را دوســـــتت دارم بی آنکه بدانم چــــــرا؟
زندگی رو دوست دارم با تمام بدبیاریش ،
عاشقی رو دوست دارم با تمام بی قراریش من می خواهم اشک را بفهمم ،
وقتی از چشمام می ریزه ، تنهایی گرچه کشنده ست ،
واسه من خیلی عزیزه ،
تو کتاب نوشته عاشقی خیلی تنها خیلی خسته ست .
یادش بخیر اون روزا 22 / 9 / 87
تاریخ : دوشنبه 90/3/16 | 5:39 عصر | نویسنده : مصطفی حسن نژاد | نظرات ()